دسته | علوم اجتماعی |
---|---|
حجم | 90/87 کیلوبایت |
صفحه | 48 |
فرمت | docx |
قیمت | 46000 تومان |
هدف از این تحقیق بررسی سینما با فرمت docx
هدف از این تحقیق بررسی سینما با فرمت docx در قالب 48 صفحه ورد بصورت کامل و جامع و با قابلیت ویرایش می باشد
فهرست مطالب
سینما
مقدمه13
2-1 سينما14
2-1-1 سينما هنر، صنعت يا رسانه14
2-1-2 سينما و کارکردهاي آن16
2-1-3 آگاهي اجتماعي ـ جامعهپذيري در سينما18
2-1-4 سينما، زن، مذهب و سياست ايران تا دههي 7021
2-5 رويکردهاي نظري تحقيق45
2-5-4مباني نظري رسانهها62
- نظريه پردازان رسانهها66
- ديويد رايزمن66
- مارشال مک لوهان67
- فرديناند تونيس67
- الوين تافلر68
- والتر ليپمن68
- استوارتهال69
- برنارد برلسون69
-هاولند، جانيس69
- لازارسفلد69
- ژوزف کلاپر70
- تامپسون70
- فانکهاوزر، شاو.71
- مک کورمک71
- لاسول71
- نظريات رسانههاي جمعي72
- نظريه تجربه تأثيراتترکيبي72
- نظريه وابستگي73
- نظريه مارپيچ سکوت74
- نظريه دروازه بانان74
- نظريه گروه مرجع75
- نظريه برجستهسازي76
- نظريه کاشت77
- نظريه کارکرد گرايي رسانه77
2-7 چارچوب نظري تحقيق117
سينما به عنوان هنر هفتم، از جمله ره آوردهاي تجدد براي انسان غربي بود که به سرعت راه خويش را در آفاق فرهنگي بشريت يافت و آن چنان به شهرت و عموميت رسيد که در آستانه صد سالگي خود به فراگيرترين هنر در طول تاريخ بشري تبديل شد .
قدرت جادويي سينما از نظر تيز بين صاحبان انديشه و قدرت مخفي نماند. در گامهاي نخست، سينما به عنوان ابزاري براي گذراندن فراغت و تفريح انسان اسير در سيطره ي ماشينيزم پا به عرصه گذارد؛ اما در مراحل تکامل خود به وسيلهاي براي فرهنگ سازي و ايجاد تحول در افکار(در عين حفظ توانايي سرگرمي بخشي و تفريحي خود) بدل گشت و سريعتر از آن چه تصور ميشد به يکي از مطلوبترين سازکارهاي سيطره تبليغ تبديل شد .
اين مؤلفه ي نو ظهور، ميوه ي انقلاب صنعتي بودکه اين چنين بشر را به اعجاب آورد. بشر صنعتي از همان ابتدا با اين ابزار، به فکر کسب سود افتاد و پس ازاندک زماني جنبههاي معنايي و به طور عمده متعالي هنر نيز به آن افزوده شد.از بدو پيدايش سينما تا به امروز، اين پديده در مسيري که منجر به تکامل آن گرديده، تحولات بسياري را از سر گذرانيده ودر طول حيات خويش در سه وجههي «صنعتي»، «هنري» و «رسانهاي» مطرح و از دريچه هريک از اين اشکال مورد تفحص و بازکاويهايي واقع شده است.
عدهاي سينما را تنها «به عنوان يک صنعت» ميشناسند و به آن به عنوان ابزاري مي نگرند که تحت سيطرهي افرادي خاص، کارکردهاي «صنعتي» و «تجاري» خاص خود را دارد. برخي ديگر سينما را صرفاً نوعي «هنر» ميدانند که هنر هفتم است و با در بر داشتن 6 هنر قبلي يعني «تئاتر، نقاشي، مجسمه سازي، معماري، موسيقي، رقص» تنها هنري است که اين شش گزينه را به خدمت گرفته است و حتي توانسته آنها را اعتلاء بخشد.
دستهاي ديگر نيز سينما را «رسانه» ميدانند و بيشترين توجه خود را به اين خصوصيت سينما معطوف ساختهاند. اينان با مطالعات بسياري که در زمينهي فن ارتباطات و تأثير و تأثر متقابل ميان سينما و افراد و گروههاي اجتماعي صورت دادهاند، به کندوکاو در کارکردهاي رسانهاي سينما پرداختهاند.